من یک پرنسس هستم: خواسته های ظالمانه و غیرمنطقی عروس ها

فهرست مطالب:

من یک پرنسس هستم: خواسته های ظالمانه و غیرمنطقی عروس ها
من یک پرنسس هستم: خواسته های ظالمانه و غیرمنطقی عروس ها
Anonim

روز عروسی باید شادترین روز زندگی یک خانواده جوان باشد. با این حال، در عمل معلوم می شود که می تواند به یک کابوس واقعی تبدیل شود. و این اغلب توسط خود عروس و داماد تسهیل می شود که گاهی اوقات مهمانان را در موقعیت بسیار ناخوشایندی قرار می دهند.

تلاش ناموفق

چه سر و صدا یا استرس مقصر "جنون عروسی" باشد، عروس و دامادها اغلب از مهمانان یا دوستان خود چیزهای ظالمانه می خواهند. نویسنده دانشگاه بوستون اولین کسی بود که در مورد درخواست های عروسی مضحک (و گاهی وحشتناک) زنان گزارش داد.در سال 2004، WeTV یک برنامه تلویزیونی جدید را منتشر کرد که در آن به داستان های مضحک و خواسته های عروس های بی شرم پرداخت. به عنوان مثال، یک دختر از همه حاضران درخواست کمک 1500 دلاری کرد و هنگامی که مهمانان امتناع کردند، او عروسی را لغو کرد. عروس دیگری از دوستش خواست 100 ماهی قرمز بخرد تا از آن به عنوان قطعه اصلی در میز جلو استفاده کند.

هر چقدر این داستان ها باورنکردنی هستند، چنین عروس و دامادهایی وجود دارند. در زیر می توانید عجیب ترین اتفاقاتی که دوستانشان درباره آن گفته اند را بخوانید.

منطقه بدون فرزند

تصویر
تصویر

ارین به عنوان ساقدوش به عروسی دعوت شده بود. او در آن زمان شیر می داد، بنابراین از او پرسید که آیا می تواند خودش لباسی بخرد که برای مادران شیرده مناسب باشد؟ وقتی دوست دختر جواب منفی داد، ارین از او پرسید که آیا حداقل می تواند لباس را تغییر دهد، زیرا فرزند کوچکش نمی تواند تمام مراسم را بدون شیر دادن تحمل کند.عروس در پاسخ گفت که حاضر نیست به خاطر او استایل ساقدوش ها را تغییر دهد. ارین مجبور شد عنوان دوست دختر را کنار بگذارد، بنابراین او به عنوان یک مهمان عادی به عروسی آمد.

عروس جن بیچاره

تصویر
تصویر

یکی دیگر از ساقدوش، عایشه، مشکل دیگری دارد. او از خودگذشتگی به کیت کمک کرد تا عروسی را برنامه ریزی کند - آماده سازی یک سال قبل از تاریخ مورد انتظار جشن آغاز شد. اما دختر توان پرداخت هزینه سالن ضیافتی را که دوست داشت نداشت ، بنابراین عایشه تصمیم گرفت به جای او هزینه کند - این هدیه عروسی او بود. سپس معلوم شد که عروس نیز نمی تواند هزینه دکور یا لباس ساقدوش ها را بپردازد. در نتیجه، او یک ریال در جشن سرمایه گذاری نکرد - پدر دختر و عایشه هزینه همه چیز را پرداخت کردند. تعجب آنها را تصور کنید که در آخرین لحظه عروس کاملاً مفهوم عروسی را تغییر داد. او حلقه‌ها، لباس‌ها و گل‌ها می‌فروخت و در عوض لباس‌های الهام‌گرفته از ارباب حلقه‌ها را خرید.

سوپ پرتقال

ناتالی در عروسی بهترین دوستش ساقدوش بود. او تقریباً همه چیز را خودش سازماندهی کرد، اما ناتالی به او کمک کرد تا کارهای نهایی را انجام دهد. همه چیز خوب پیش رفت تا اینکه روز قبل از جشن مادربزرگ به او زنگ زد. او گفت که آنها برف پوشیده شده اند (دی ماه بود) و او و پدربزرگش نمی توانند بیایند. عروس یک هیستری واقعی را شروع کرد.

Image
Image

تصویر نادر: ویکتوریا ایساکووا دختر بالغ خود را از یوری موروز نشان داد (عکس جدید)

Image
Image

درخت پول با گلهای سرسبز خشنود است: راز من مراقبت از برگهاست

Image
Image

شستشوی مکرر مفید است: افسانه هایی در مورد شامپو و مراقبت از مو که فقط ضرر دارد

تنها یک روز مانده به عروسی، کسی باید برای مهمانان غذا آماده کند. عروس می خواست سوپ پرتقال سرد سرو کند که آماده سازی زیادی می خواهد.ناتالی در حالی که مادرش به دختر دلدار دلداری می داد، شروع به آشپزی کرد. او حدود 400 پرتقال و 200 لیمو برای پوست کندن داشت که همین کار را کرد. سپس آنها را به مکعب برش داد. در پایان روز، انگشتان ناتالی را نمی‌توانستند صاف کنند، اما آنها هنوز هم توانستند سوپ را بپزند.

یخ تا حد مرگ

تصویر
تصویر

جن فاش می کند که یک بار در یک عروسی زمستانی نزدیک بود بر اثر هیپوترمی بمیرد. واقعیت این است که این جشن در ماه فوریه در شمال ایالت نیویورک برگزار شد. میهمانان و ساقدوش ها مجبور بودند در آسانسورهای روباز در یخبندان 20 درجه از کوه بالا بروند. در ابتدا، عروس حتی به آنها اجازه نمی داد لباس بیرونی بپوشند، با این استدلال که او در عکس ها مضحک به نظر می رسد. با این حال، پس از چندین بار مخالفت، او همچنان به آنها اجازه داد کتهای مشکی بدون خز بیاورند.

بزرگ کردن سینه

عملیات ماریا برای پایان ماه برنامه ریزی شده بود.دختر بالاخره هم پول داشت و هم وقت برای انجام کاری که مدت ها می خواست. با این حال، معلوم شد که بهترین دوست او مراسم عروسی را برای همان ماه برنامه ریزی کرده بود. او از ماریا خواست که تحت عمل جراحی قرار گیرد زیرا نمی خواست او را با فرم های جدیدش تحت الشعاع قرار دهد. ماریا گفت: "اکنون احساس می کنم که رابطه ما مانند قبل نیست، زیرا از انجام ماموپلاستی خودداری کردم."

سایز لباس

تصویر
تصویر

بعد از اینکه دوست ارین از او خواست تا در مراسم عروسی شرکت کند، او فوراً اندازه او را جویا شد. اما یک مشکل وجود داشت - ارین تنها چند هفته پیش زایمان کرده بود، بنابراین او فکر کرد که اندازه لباس می تواند بسیار تغییر کند. به هر حال، او پارامترهای فعلی خود را نام برد، که عروس پاسخ داد که او به وضوح در مورد لاغری خود اغراق می کند. اوه عزیزم، این سایز من 6 است. و شما حداقل 10 را دارید، او گفت.

ارین آنقدر از حرف دختر ناراحت شد که با لباس سایز دوم خودش به عروسی آمد. او گفت: "دوستت را چاق خطاب نکن." "فقط اجازه دهید او لباس خودش را سفارش دهد."

توصیه شده: